۱-رهبرمعظم انقلاب: «چون حضور مردم بسیار مهم است، شما میبینید که شیاطین کوچک و بزرگ درصدد اغوای مردمند؛ که رئیسشان گفت «لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین»؛ به وسیله این رسانههایی که امروز آسان کرده رساندن هر دروغی را و تزیین کردن و توجیه کردن هر حرف غلطی را، دائم به اعماق ذهنیّات جامعه چیزهایی را میرسانند، برای اینکه بتوانند مردم را مأیوس کنند...این کاری است که دشمن میکند.»
۲- «دولت بنا دارد قیمت سوخت را افزایش دهد»، «احتمال افزایش قیمت بنزین»، «ایران سال آینده به واردکننده نفت خام تبدیل میشود!» و... «آمریکا نسخه یمن را پیچید!»، «ترامپ: نسخه ایران را میپیچم و ایران را به طورکامل محاصره میکنم!» و... «در انتخابات شرکت نمیکنیم»، «در انتخابات لیست نمیدهیم»، «مشارکت بیش از ۳۰ درصد نمیشود!» و...اینها فقط مشتی از تیتر مقالات و خبرهای روزهای اخیر اصلاحطلبان و رسانههای وابسته به آنها برای ترساندن مردم از حضور در پای صندوق رای و یاسآفرینی و القای بیفایده بودن برگزاری انتخابات است که پروپاگاندا میشود و نشان میدهد چه کسانی و چه جریاناتی از میزان مشارکت مردم میترسند! برخی اشخاص و جریانهای سیاسی که همواره با عملکرد و مواضع خود چه در قدرت و چه خارج از قدرت، و چه در حوزه سیاسی و چه در حوزههای اقتصادی و فرهنگی ضد مشارکت مردم عمل کردهاند، از ماهها قبل برای دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوقهای رای، ابتدا واژه «خالصسازی» را پرتکرار کردند تا شاید مردم را بدبین کنند و سپس ادعا کردند«ملک را چارهای دیگر است» تا مردم را ناامید و مایوس کنند!، و حال با ترساندن مردم به دنبال خلوت کردن صندوقهای رای هستند. این جریان غربگرای ضدمردمی هر روز با ادعاهای نخ نمای عجیب و غریب تلاش دارند همچنان بر طبل جاهلانه و یا خائنانه خود بزنند و هرچه که به روز انتخابات نزدیکتر میشویم تلاششان بیشتر میشود تا با این ادعاهای موهوم فضای سالم انتخاباتی را دوقطبی و مسموم کنند. اینکه بخواهیم به منشأ این خط سیاسی- رسانهای که در آن سوی مرزها سناریونویسی و دیکته میشود، برسیم، کار خیلی سختی نیست، اما از باب اینکه رهبرمعظم انقلاب تکلیف کردند که «جهاد تبیین باید در انتخابات سینه سپر کند و حقایق را بیان کند»، و تاکید کردند «امام بزرگوار هیچ ملاحظهای نمیکرد... اسم میآورد از افراد و جریانها و گروهها، برای اینکه مردم روشن بشوند» و هشدار دادند «اگر جهاد تبیین به درستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد... و دین را در خدمت خود خواهد گرفت»، چند نکته مهم:
۱ -رهبر معظم انقلاب سال گذشته درباره منشاء این رویکرد دلسردکننده و ضدمشارکتی، در دو سخنرانی به دو نامه سرگشاده نهضت آزادی و نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم اشاره کردند که ادعای دغدغه مُلک و ملت را داشتند: «مراقب باشیم حرف سست و بیمنطق نزنیم. سال ۶۹ یک سال پس از رحلت امام بزرگوار، آن گروه در نامهای سراسر یأسآفرین نوشت مُلک و ملت به لبه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده... چهرههای معروف نظام، سابقه کاری هم در نظام داشتند، اعلامیه دادند که نظام در لبه پرتگاه است. در حالی که کسانی که خودشان و شخصیتشان در معرض نابودی و ویرانی است، همه چیز را از این زاویه میبینند» و «در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس نامه نوشتند به بنده، یک نامه واقعاً خیلی غیرمنصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤالهایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید میدادند، چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود، باید آنها جواب میدادند، از من سؤال کرده بودند. آن وقت آن نامه مضمونش این بود که خلاصه باید تسلیم بشوید، والّا کارتان تمام است. مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و انشاءاللّه باز هم خواهیم ایستاد». البته دو نامه سرگشاده معروف دیگر هم نوشته شده است. سومی در آستانه انتخابات سال ۸۸ و فتنه متعاقب آن به رهبری نوشته شد که در آن نظام را به شکلگیری «آتشفشانهای غیرقابل کنترل در جامعه از درون سینههای سوزان!» تهدید کرده و خواستار متوقف کردن انتخابات شده بودند، امری که حتی در زیر بمبارانهای زمان جنگ هم متوقف نشده بود و مردم نیز با مشارکت بیش از ۸۴ درصدی خود جواب آن نامه را دادند! و حال چهارمین نامه سرگشادهای که در آستانه انتخابات اسفند امسال نوشته شده تجمیع آن سه نامه قبلی میباشد و مسئول آنچه در این نامه سیاهنمایی شده و بانی وضع موجود خود نویسنده بیانیه سرگشاده است به عنوان کسی که هشت سال مسئولیت اجرائی کشور را در دست داشته است و قطعاً مردم نیز در انتخابات پیش رو پاسخ قاطعی به این سیاهنماییها خواهند داد. رهبری در سخنرانی دیگری تاکید داشتند «حالا بعضیها، چه مطبوعات و رسانهها، چه بعضی از عناصر گوناگون، توصیهپذیر نیستند، معلوم نیست سیاستهاى آنها را کی معین میکند و کجا معین میشود!»
۲-رهبرمعظم انقلاب میفرمایند «اگر کسی اعلام کند که نه خیر، دیگر کار از کار گذشته، یا جاهل است، یا نمیخواهم نسبت خیانت به کسی بدهم امّا حرف، خائنانه است؛ اگر ناشی از جهالت نباشد!...بذر ناامیدی نپاشند در مردم؛ جوری حرف نزنند که یک عدّهای را ناامید کنند...بعضیها جوری حرف میزنند، جوری اقدام میکنند که به اسم اینکه میخواهیم اوضاع را درست کنیم یا مثلاً فرض کنید طرفدار ضعفا و مانند اینها هستیم، اما در نقشه دشمن کار میکنند!». اکنون نیز دنبالههای همان جریانها و اشخاص وابسته به آنها که هشت سالِ دولت قبل و مجلس همسو را در اختیار داشتند، همان حرفها را در پازل دشمنان تکرار و یاسآفرینی میکنند!. اما در میان ادعاهای عجیب و غریب این جماعت غربگرای پرادعا، بیان عوجاجات حسن روحانی است که خود در این چهل و اندی سال مسئول و هشت سال رئیسجمهور کشور بوده و به فرمایش رهبری «حق ندارد نقش اپوزیسیون را بازی کند و باید پاسخگو باشد!». وی در جلسهای با حضور چند تن از مدیران امنیتیاش تحت عنوان «جمعی از روزنامه نگاران و مدیران رسانه»! ادعای توهینآمیز بزرگ «همفکری مردم با ضد انقلاب»! و «همفکری حاکمان و مسئولان کشور با ضدانقلاب» را کرده و با پاشیدن بذر ناامیدی، و با تعمیم دادن تفکرات خود و همفکرانش به کل جامعه و مردم، یاسآفرینی کرده که «مردم مثل ضدانقلاب و اقلیت حاکم فکر میکنند و نمیخواهند پای صندوق رای بروند، همه مثل هم فکر میکنند»! روحانی ادعا میکند «انتخابات دیگر تاثیری ندارد و الان اکثریت جامعه همین عقیده را دارند. اگر برویم نظرسنجی کنیم و از مردم بپرسیم، حتما اکثریت جامعه میگویند انتخابات یعنی چی؟ گذشت دورهاش، اصلا دوره انتخابات تمام شد، بنابر این الان زمان انتخابات نیست، بحث انتخابات چرا میکنید؟»!. روحانی سپس ناخواسته اذعان میکند که این تفکراتِ همفکرانِ خودِ اوست: «وقتی من با دوستانم مشورت میکردم برای اینکه ثبتنام کنم، آنچنان عصبانی میشدند و میگفتند برای چی میخواهید ثبتنام کنید، مگر تو به انتخابات امیدی داری؟»!. حسن روحانی بهتر است به جای این ادعاهای کدرکننده فضای انتخابات و گمراهکننده مردم، عملکرد هشت ساله خود را در یک جلسه رو در رو با کارشناسان به ویژه اقتصادی برای مردم بیان کند که به فرمایش رهبری «نباید گفت این سخنان شفافیت است، این کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهورى اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد. این معناى شفافیت است». ایشان در فراز دیگری خطاب به مسئولانی که باید پاسخگو باشند اما علَم مخالفت برمیدارند، تاکید میکنند«این هنر نیست. زیرا هر کودکی میتواند با یک سنگ، شیشهای را بشکند. نمیشود که انسان در یک دهه
همه کاره کشور باشد و در دهه بعد، تبدیل به مخالفخوان کشور شود»!
۳-اما مردم شناسی و شناخت رفتار مردم در انتخابات موضوعی است که حسن روحانی و اصلاحطلبان هیچ وقت نتوانستند به درک آن برسند و به همین دلیل همیشه از بهانههای بنیاسرائیلی نخنما همچون رد صلاحیت و حمله به شورای نگهبان برای تحتالشعاع قراردادن این عدم فهم خود استفاده میکنند. اولا در انتخابات سوم ریاست جمهوری پس از رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنی صدر و بعد از حوادث هفتم تیر و هشت شهریور، مردم با اعتمادی که به حل مشکلاتشان پیدا کردند، با مشارکت ۷۴ درصدی در انتخابات شرکت کردند ولی پس از آنکه مجلس بخصوص مجلس دوم موسوی را به عنوان نخستوزیر و مسئول اجرائی کشور انتخاب کرد، عملکرد اقتصادی او و همفکرانش باعث شد مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری چهارم و پنجم کاهش معناداری پیدا کند و به ۵۴ درصد برسد.
عملکرد خسارت بار دولت سازندگی با تورم ۵۰ درصدی نیز باعث تنزل بیشتر مشارکت مردم شد و در انتخابات ششم ریاست جمهوری به ۵۰ درصد رسید. ثانیا در انتخابات ریاست جمهوری هفتم که اصلاحطلبان ابتدا از یک طرف مخالفت با سیاستهای اقتصادی هاشمی را از سوی خود و از طرف دیگر همگرایی نامزد رقیب با سیاستهای هاشمی را القا و فضاسازی کردند، مردم با اعتماد به چنین فضاسازیها و به امید تغییر ریل اقتصادی کشور مشارکت خود را بالا بردند ولی وقتی عملکرد دولت اصلاحات نشان داد که ادامه دهنده همان سیاستهای غلط دولت سازندگی است، موجب شد در انتخابات سال ۸۴ که در پایان دولت اصلاحات برگزار شد، مشارکت مردم به ۵۹ درصد کاهش یابد. ثالثا مردم وقتی خدمات دولت نهم در حل مشکلات خود را دیدند، دوباره مشارکت را در انتخابات دهم ریاست جمهوری به بالاترین سطح در طول ۴۰ و اندی سال گذشته یعنی84/83 درصد رساندند. حواشی دو سال پایانی دولت دهم نیز باعث کاهش مشارکت در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شد اما چون هنوز طعم خدمت رسانی در ذائقهشان وجود داشت، با مشارکت ۷۳درصدی در انتخابات شرکت کردند. رابعا رکورد کاهش میزان مشارکت مردم در پایان هشت سال دولت حسن روحانی با تورم حدود ۶۰ درصدی رقم خورد. عملکرد فاجعه بار دولت تدبیر و امید و انباشته شدن مشکلات اقتصادی فراوان در سایه برجام میزان مشارکت مردم در انتخابات سیزدهم را به ۴۸ درصد یعنی پایینترین میزان در انتخابات ریاست جمهوری در ۴۰ و اندی سال گذشته رساند. خامسا حال رضایتمندی مردم از حل مشکلات اقتصادی در دولت سیزدهم و امیدواری آنها به حل مشکلات باز میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را تعیین خواهد کرد. سادسا میزان مشارکت مردم در انتخابات مجالس از یکسو تابعی از عملکرد دولتهای وقت و از سوی دیگر تابعی از همسویی مجالس با دولتهای وقت میباشد. به عنوان مثال در انتخابات مجلس یازدهم که از یکسو در دولت حسن روحانی برگزار شد، عملکرد فاجعه بار اقتصادی دولت حسن روحانی بر مشارکت مردم تاثیر به شدت منفی گذاشت و از سوی دیگر به دلیل همسویی مجلس دهم با دولت روحانی و شراکت نمایندگان آن دوره در انباشت مشکلات اقتصادی نیز موجب کاهش بیشتر مشارکت مردم در انتخابات یازدهم شد و در مجموع میزان مشارکت به حدود ۴۲ درصد کاهش یافت، همانگونه که عملکرد دولت روحانی موجب کاهش بیسابقه مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم شد!. سابعا روند بررسی صلاحیتها در انتخابات مختلف نشان میدهد که این امر هیچ ربطی به میزان مشارکت مردم ندارد و نشان میدهد با همین روند بررسی صلاحیتها میزان مشارکت به بیش از ۸۴ درصد رسیده و با همین روند به ۴۲ درصد نیز رسیده و همچنین با همین روند، نمایندگان جریانهای مدعی و مطرح از گرایشهای بعضا متضاد توانستند به مجلس و به مقام ریاست جمهوری راه یابند و مرکز قانونگذاری و اجرائی کشور را به دست بگیرند. لذا مهمترین پارامتری که بر میزان مشارکت تاثیر میگذارد عملکرد دولتها و مجالس در حل مشکلات مردم است.
۴-اما برای اینکه روشن شود که چه کسانی و چه جریاناتی از مشارکت پرشور مردم در انتخابات نگران و هراسان هستند، کافی است فقط فتنه سال ۸۸ بازخوانی و مرور شود که چگونه جماعت مدعی اصلاحطلبی با «ادعای ناجوانمردانه تقلب»، به همراه ضدانقلابهای فراری در سناریوی طراحی شده سازمان سیا وام آی ایکس و موساد و اجرای آن توسط سوروس علیه جمهوریت نظام و پرشورترین حضور مردم در انتخابات شورش کردند و خواستار ابطال آرای بیش از ۸۴ درصدی مردم شدند و کشور را تا لبه پرتگاه بردند.
۵-رهبر معظم انقلاب درخصوص کسانی که یاسآفرینی میکنند میفرمایند «متأسفانه برخی افراد بیتقوا در داخل با متهم کردن افراد و دستگاهها و تلاش برای صحیح جلوه دادن دروغهای شاخدار بیگانگان، همان کار دشمن را انجام میدهند. این افراد به جای آنکه سیاست خود را دینی کنند، برای رسیدن به اهداف پَست و حقیر سیاسی، دین خود را با سیاسیکاری همراه کردهاند». لذا امیرالمؤمنین در نامه معروف به مالک اشتر انذار میدهند که حاکمان و مسئولین جامعه اسلامی را با چه خصوصیاتی انتخاب کند. الان این انذار در آستانه انتخابات متوجه مردم ایران است که امیرالمؤمنین در جملهای عجیب هشدار میدهند در انتخاب خود دقت کنُ، دقتی رسا و بلیغ:«فَانظُر فی ذالِکَ نَظَراً بَلیغا»!.
منبع : روزنامه کیهان /دکتر محمدحسین محترم